سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نهج البلاغه

نظر

https://uupload.ir/files/bb56_capture.png

دکتر طنازبحری رئیس کلینیک هماتولوژی بیمارستان اراسموس روتردام هلند ، در سن 10 سالگی به همراه خانواده خود به هلند مهاجرت کرد.

در مصاحبه ای که در مستند میراث آلبرتا(3) داشته است در مورد انگیزه ی خود برای بازگشت به ایران میگوید.

دکتر طناز بحری:

پدر و مادر من بدلیل اینکه من در آینده میخواهم برگردم دو سال پیش برگشتند ایران و الان در آنجا دارند زندگی میکنند.

ما الان داریم در مملکتی (هلند) زندگی میکنیم  که 45 درصد پولی که الان من دارم میگیرم برای مالیات میرود و قسمت هنگفتی از این پول صرف کشورهایی مثل اسرائیل میشود ، خرج کشت و کشتاری میشود که داره در افغانستان اتفاق می افتد. این برای من قابل قبول نیست من نمیتونم این را بپذیرم که با انرژی که من دارم اینجا خرج میکنم، کار میکنم این پولی را که من دارم در میارم خرج کشت و کشتار مسلمان هایی بشود که در جای دیگه دنیا دارن زندگی میکنن حالا نه فقط مسلمان ها مردمان دیگه.   

در خود قرآن هم آمده که شما نباید در جایی زندگی کنید که دور و برتان کفر است یعنی این دقیق در قرآن آمده است.جایی که هم جنس بازها هستند با هم میتوانند راحت ازدواج کنند تازگی ها بچه ام میتوانند بروند آداپت کنند .شاید برای شما خنده دار باشد اما من در حال حاضر ایران را مثل کشتی نوح میبینم هرکسی الان سوارش بشود بُرده اگر سوار نشه فرصت اش را از دست داده و ممکنه دیر بشود برای همین ترجیح میدهم که برگردم (ایران)

دکتر طناز بحری در 5 مرداد 1395 به ایران بازگشت.

 

منبع : مستند میراث آلبرتا (3)


نظر

انقلاب

 

بخش هایی از کتاب بینش و نیایش از سردار پر افتخار اسلام شهید دکتر مصطفی چمران:

 

اصولا انقلاب سه چهره دارد چهره اول: تغییر سلطه سیاسی و نظامی مملکت است ، چهره ی دوم : تغییر سیستم و نظام کشور و چهره ی سوم انقلاب: تغییر و تحول قلبی و روحی در انسان هاست.

در انقلاب ما قسمت اول تمام شده است. یعنی تغییر سلطه سیاسی و حکومتی. هم چنان که میدانید طاغوت به زیرکشیده شد، نظام او واژگون گردید و نظامی جدید بر اساس جمهوری اسلامی ایران به وجود آمد.

اما قسمت دوم از انقلاب، تغییر نظام و سیستم آن مملکت است ،و کشور در حال حاضر دست اندرکار این تغییر و تحول در مرحله نظام و سیستم است.

چهره ی سوم انقلاب که به مراتب از دو قسمت اول و دوم سخت تر و مهم تر است، تغییر و تحولی است که باید در قلب انسانها و در روح انسان ها به وجود بیاید.هنگامی که ما سخن از انقلاب میگوییم    ;  یعنی تغییر و تحول ; تغییر یک نظام به نظام دیگر; واژگون کردن طاغوت و به وجود آوردن حکومت عدل و قسط اسلامی.

بنابراین تغییر وتحول همه ی آن مادی نیست ، قسمت مهم آن روحی و معنوی است .آن انقلابی پیروز میشود که این تغییر و تحول روحی و درونی را در انسان ها بوجود بیاورد. اگر عده  ای فکر کنند که فقط با تغییر و تحول ظاهری با پول زیادتر دادن به کارگران ، با کشیدن راه و جاده در دهات و شهرستان ها ، با زدن چاه های آب در اینجا و آنجا ، با تغییر ظاهری در ساختمانها ، یا حتی تغییر ظاهری زنان و غیره میتوانند انقلاب را به پیروزی برسانند سخت در اشتباهند. بزرگترین اصل اساسی انقلاب که همین چهره ی سوم است تغییر و تحول درونی انسان هاست . هم چنان که میخواهیم طاغوت را به زیر بکشیم ، هم چنان که میخواهیم نظام و سیستم را تغییر و تحول بدهیم ، انسان ها نیز در درون خود ، در درون قلب خود ، در درون روح خود باید تغییر و تحول بوجود آورند، واگرنه انقلاب هیچ ارزشی نخواهد داشت.

 

 


 


نظر

حضرت زهرا

بوسه بر دست فاطمه ی زهرا

امام خامنه ای:

آن وقت در چنین دورانی ، پیامبر اکرم دختری تربیت میکند که این دختر ، شایستگی آن را پیدا میکند که پیامبر خدا بیاید دست او را ببوسد! بوسه بر دست فاطمه ی زهرا از طرف پیامبر را هرگز نباید حمل بر یک معنای عاطفی کرد.این خیلی غلط و حقیر است اگر ما خیال کنیم که چون دخترش بود و دوستش میداشت دست اش را می بوسید. مگر شخصیتی به آن ارجمندی ، آن هم با عدل و حکمتی که در پیامبر هست و اتکایش به وحی و الهام الهی است ، خم میشود و دست دخترش را میبوسد؟ نه، این یک چیز دیگر و معنای دیگری است ; این حاکی است که این دختر جوان ، این زنی که وقتی از دنیا رفته بین هجده سال تا بیست و پنج سال سن داشته - هجده سال گفته اند بیست و پنج سال هم گفته اند- اصلا در اوج ملکوت انسانی قرار داشته و یک شخصیت فوق العاده بوده است، این نگرش اسلام به زن است. 


نظر

بزرگترین فضیلت حضرت زهرا

بزرگترین فضیلت حضرت زهرا (س):

امام خمینی(ره):

من راجع به حضرت صدیقه(س) خودم را قاصر می دانم ذکری بکنم فقط اکتفا می کنم به یک روایت که در کافی شریف است و با سند معتبرنقل شده است; و آن روایت این است که حضرت صادق(ع) می فرماید:

«فاطمه(س) بعد از پدرش هفتاد و پنج روز زنده بودند، در این دنیا بودند و حزن و شدت بر ایشان غلبه داشت; و جبرئیل امین می آمد خدمت ایشان و به ایشان تعزیت عرض می کرد و مسایلی ازآینده نقل می کرد.» ظاهر روایت این است که در این هفتاد و پنج روز مراوده ای بوده است; یعنی رفت و آمد جبرئیل زیاد بوده است.

گمان ندارم که غیر از انبیا عظام درباره ی کسی این طور وارد شده باشد که ظرف مدت 75 روز جبرئیل امین رفت و آمد داشته است و جبرئیل مسائلی را که در آتیه اتفاق می افتد و آنچه به ذریه او در آتیه میرسد ذکر کرده است و حضرت امیر هم آنها را مینوشتند. حضرت امیر کاتب وحی بوده است همان طور که کاتب وحی پیامبر(ص) بوده اند.البته اون وحی به معنای آوردن احکام بوده است.

مسئله ی آمدن جبرئیل برای کسی مسئله ی ساده ای نیست خیال نشود که جبرئیل برای هرکسی امکان دارد بیاید. یک تناسب لازم است بین روح کسی که جبرئیل به او نازل میشود و مقام جبرئیل که روح اعظم است اگر این تناسب نباشد امکان ندارد جبرئیل بیاید و این تناسب بین جبرئیل و انبیا درجه اول بوده است مثل رسول خدا ،حضرت موسی ، حضرت عیسی و.. بین همه کس نبوده است بعد از اون هم دیگر کسی نبوده است حتی در مورد ائمه هم چیزی وارد نشده است که جبرئیل بر  آنها نازل شده است فقط در مورد حضرت زهرا بوده است که در این 75 روز به طور مکرر وارد میشده و مسائل آتیه ای که بر ذریه ایشان وارد میشود میگفته است و این مسائل را حضرت امیر ثبت میکرده است .من این فضیلت و شرافت را از همه ی فضائلی که برای حضرت زهرا ذکر کرده اند با اینکه  آنها هم فضائلی بزرگی است این فضیلت را بالاتر میدانم که برای غیر انبیا آن هم نه همه ی انبیا، برای طبقه بالای انبیا و بعضی از اولیا که در رتبه ی آنها است برای کس دیگری  ذکر نشده است.