سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نهج البلاغه

نهج البلاغه , • نظر

تفسیر حکمت 448 نهج البلاغه:  حکایتی از گلستان سعدی:  غلامی وارد کشتی شد، چون اولین بار بود که دریا را می‌دید، شروع به بی‌تابی و گریه و زاری کرد. هرچه با او به مهربانی صحبت می‌کردند، آرام نمی‌گرفت.   فردی دانا به خدمه کشتی گفت که غلام را توی دریا بیندازند. وقتی  چند بار توی آب بالا و پایین رفت، او را بیرون آوردند. غلام از آن به بعد گوشه‌ای نشست و ناآرامی نکرد.  فرد دانا گفت: تا وقتی که مصیبت را ندیده بود، قدر سلامتی و امنیت کشتی را نمی‌دانست. قدر آرامش کشتی را کسی می‌داند که به مصیبت غرق شدن توی دریا گرفتار شده باشد

تفسیر حکمت 448 نهج البلاغه:

 

حکایتی از گلستان سعدی:

غلامی وارد کشتی شد، چون اولین بار بود که دریا را می‌دید، شروع به بی‌تابی و گریه و زاری کرد. هرچه با او به مهربانی صحبت می‌کردند، آرام نمی‌گرفت.

 فردی دانا به خدمه کشتی گفت که غلام را توی دریا بیندازند. وقتی  چند بار توی آب بالا و پایین رفت، او را بیرون آوردند. غلام از آن به بعد گوشه‌ای نشست و ناآرامی نکرد.

فرد دانا گفت: تا وقتی که مصیبت را ندیده بود، قدر سلامتی و امنیت کشتی را نمی‌دانست. قدر آرامش کشتی را کسی می‌داند که به مصیبت غرق شدن توی دریا گرفتار شده باشد