نهج البلاغه

معرفی کتاب , • نظر

داستان واقعی از زندگی پسری که در سن نوجوانی به همراه خانواده ی خود از ایران به آمریکا مهاجرت میکند و در شهر لس آنجلس ساکن میشود.دوران جوانی او پر از خوش گذرانی و گشت و گذار در شهرهای مختلف آمریکا است تا زمانیکه تصمیم میگیرد برای تکمیل خوشگذرانی های خود به کشور برزیل سفر کند جایی که معروف است به کارناوال و جشن های شبانه.  در این سفر یک مرتبه مسیر زندگی اش عوض میشود و هدف جدیدی برای زندگی خود انتخاب میکند.  خواندن این کتاب را به همه ی کسانی که دوست دارند از تجربیات واقعی زندگی دیگران استفاده کنند توصیه میکنم

 

 

معرفی کتاب :

تولد در لس آنجلس

داستان واقعی از زندگی پسری که در سن نوجوانی به همراه خانواده ی خود از ایران به آمریکا مهاجرت میکند و در شهر لس آنجلس ساکن میشود.دوران جوانی او پر از خوش گذرانی و گشت و گذار در شهرهای مختلف آمریکا است تا زمانیکه تصمیم میگیرد برای تکمیل خوشگذرانی های خود به کشور برزیل سفر کند جایی که معروف است به کارناوال و جشن های شبانه.

در این سفر یک مرتبه مسیر زندگی اش عوض میشود و هدف جدیدی برای زندگی خود انتخاب میکند.

خواندن این کتاب را به همه ی کسانی که دوست دارند از تجربیات واقعی زندگی دیگران استفاده کنند توصیه میکنم.

 


نهج البلاغه , • نظر

منظور امام علی (ع) در این حکمت این هست که هیچ کس نمیتواند از قبول شدن یا نشدن اعمال خود نزد خداوند اطمینان داشته باشد چراکه بعضی از اعمال ممکن است به دلیل نیت نادرست یا تظاهر و خودنمایی  مورد قبول واقع نشود و هم چنین کسی نباید کوچکترین کارهای خیر خود را ناچیز بشمارد زیرا که ممکن است همان کار کوچک خالصانه مورد رضایت خداوند متعال واقع شود. بنابراین زندگی مومن میان خوف و رجاست بدان معنا که مومن نباید آن چنان خودش را غنی بداند که سرکش شود و نه آن چنان خودش را فقیر بداند که دچار یاس شود.  دعایی از رسول خدا:"اللهم اعوذ بک من کل فقر ینسینی و اعوذ بک من کل غنی یطقینی" خدایا به تو پناه میبرم از هر فقری(چه مادی چه معنوی) که مرا به فراموشی از یاد تو بیندازد و به تو پناه میبرم از توانگری که مرا به سرکشی کشاند.

تفسیر حکمت 452 نهج البلاغه:

منظور امام علی (ع) در این حکمت این هست که هیچ کس نمیتواند از قبول شدن یا نشدن اعمال خود نزد خداوند اطمینان داشته باشد چراکه بعضی از اعمال ممکن است به دلیل نیت نادرست یا تظاهر و خودنمایی  مورد قبول واقع نشود و هم چنین کسی نباید کوچکترین کارهای خیر خود را ناچیز بشمارد زیرا که ممکن است همان کار کوچک خالصانه مورد رضایت خداوند متعال واقع شود.

بنابراین زندگی مومن میان خوف و رجاست بدان معنا که مومن نباید آن چنان خودش را غنی بداند که سرکش شود و نه آن چنان خودش را فقیر بداند که دچار یاس شود.


دعایی از رسول خدا:"اللهم اعوذ بک من کل فقر ینسینی و اعوذ بک من کل غنی یطقینی" خدایا به تو پناه میبرم از هر فقری(چه مادی چه معنوی) که مرا به فراموشی از یاد تو بیندازد و به تو پناه میبرم از توانگری که مرا به سرکشی کشاند.

منبع : سایت http://hadith.net/ خلاصه توضیحات استاد احمد غلامعلی


نهج البلاغه , • نظر

تفسیر حکمت 448 نهج البلاغه:  حکایتی از گلستان سعدی:  غلامی وارد کشتی شد، چون اولین بار بود که دریا را می‌دید، شروع به بی‌تابی و گریه و زاری کرد. هرچه با او به مهربانی صحبت می‌کردند، آرام نمی‌گرفت.   فردی دانا به خدمه کشتی گفت که غلام را توی دریا بیندازند. وقتی  چند بار توی آب بالا و پایین رفت، او را بیرون آوردند. غلام از آن به بعد گوشه‌ای نشست و ناآرامی نکرد.  فرد دانا گفت: تا وقتی که مصیبت را ندیده بود، قدر سلامتی و امنیت کشتی را نمی‌دانست. قدر آرامش کشتی را کسی می‌داند که به مصیبت غرق شدن توی دریا گرفتار شده باشد

تفسیر حکمت 448 نهج البلاغه:

 

حکایتی از گلستان سعدی:

غلامی وارد کشتی شد، چون اولین بار بود که دریا را می‌دید، شروع به بی‌تابی و گریه و زاری کرد. هرچه با او به مهربانی صحبت می‌کردند، آرام نمی‌گرفت.

 فردی دانا به خدمه کشتی گفت که غلام را توی دریا بیندازند. وقتی  چند بار توی آب بالا و پایین رفت، او را بیرون آوردند. غلام از آن به بعد گوشه‌ای نشست و ناآرامی نکرد.

فرد دانا گفت: تا وقتی که مصیبت را ندیده بود، قدر سلامتی و امنیت کشتی را نمی‌دانست. قدر آرامش کشتی را کسی می‌داند که به مصیبت غرق شدن توی دریا گرفتار شده باشد


نهج البلاغه , • نظر

پیامبر اکرم:مومن شوخ است و منافق اخمو و عصبانی. پیامبر اکرم: من مزاح مى کنم ولى جز حق نمى گویم  امام صادق:هیچ مومنی نیست مگر اینکه در او شوخی و مزاح است. این حکمت از نهج البلاغه هر شوخی را نکوهش نمیکند بلکه از روایات بر میاید یعنی شوخی زیاد، مسخره کردن،شوخی دروغ  شوخی های مذموم: بسیارى از مزاح ها ممکن است موجب دشمنى و عداوت گردد و کینه ها را در سینه ها انباشته کند چراکه شخص مزاح کننده نمى تواند کار خود را سالم انجام دهد، در لباس مزاح بر زخم مخالفان خود نمک مى پاشد  گاهى در شوخی  مسائل مبتذل و رکیکى مطرح مى شود همان گونه که بسیارى از مزاح هاى عوام به این صورت است. این گونه شوخی ها شخصیت انسان را پایین مى آورد و همان گونه که امام(علیه السلام) در کلام حکیمانه بالا فرمودند: هر مزاحى که این گونه باشد مقدارى از عقل و درایت انسان را فرو مى ریزد. گاهى شوخی، توأم با غیبت و تهمت است که از گناهان کبیره مى باشد. گاه بعضى از مزاح ها که از فردى بااخلاق با بعضی افراد میکنند باعث میشود که در جواب به او بی احترامی و توهین کنند. آن گونه که در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم:      «لاَ تُمَارِ فَیذْهَبَ بَهَاؤُکَ وَ لاَ تُمَازِحْ فَیجْتَرَأَ عَلَیکَ; جدال با افراد مکن که ابهت تو را از بین مى           برد و مزاح (با افراد ناآگاه) مکن که آن ها را دربرابر تو جسور مى سازد

 

تفسیر حکمت 450 نهج البلاغه :

پیامبر اکرم: مومن شوخ است و منافق اخمو و عصبانی.

پیامبر اکرم: من مزاح مى کنم ولى جز حق نمى گویم.

امام صادق:هیچ مومنی نیست مگر اینکه در او شوخی و مزاح است.

این حکمت از نهج البلاغه هر شوخی را نکوهش نمیکند بلکه از روایات بر میاید یعنی شوخی زیاد، مسخره کردن،شوخی دروغ.

 

شوخی های مذموم:

•بسیارى از مزاح ها ممکن است موجب دشمنى و عداوت گردد و کینه ها را در سینه ها انباشته کند چراکه شخص مزاح کننده نمى تواند کار خود را سالم انجام دهد، در لباس مزاح بر زخم مخالفان خود نمک مى پاشد.
•گاهى در شوخی  مسائل مبتذل و رکیکى مطرح مى شود همان گونه که بسیارى از مزاح هاى عوام به این صورت است. این گونه شوخی ها شخصیت انسان را پایین مى آورد و همان گونه که امام(علیه السلام) در کلام حکیمانه بالا فرمودند: هر مزاحى که این گونه باشد مقدارى از عقل و درایت انسان را فرو مى ریزد.
•گاهى شوخی، توأم با غیبت و تهمت است که از گناهان کبیره مى باشد.
•گاه بعضى از مزاح ها که از فردى بااخلاق با بعضی افراد میکنند باعث میشود که در جواب به او بی احترامی و توهین کنند. آن گونه که در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم:

     «لاَ تُمَارِ فَیذْهَبَ بَهَاؤُکَ وَ لاَ تُمَازِحْ فَیجْتَرَأَ عَلَیکَ; جدال با افراد مکن که ابهت تو را از بین مى برد و مزاح (با افراد ناآگاه) مکن که آن ها را دربرابر تو جسور مى سازد.

 

منبع : سایت http://hadith.net/ خلاصه توضیحات استاد احمد غلامعلی

 


امام علی نشانه ی ایمان را در دو عرصه بیان نمودند: 1) راست گویی 2) سخن  گفتن عرصه راست گویی:  خیلی از انسان ها راستگو هستند اما تنها کسانی که ایمان دارند در مواردی که به ضررشان هم هست راست میگویند.   عرصه سخن گفتن:  1)دقت در سخن:تنها در مورد کارهایی که قادر به انجام دادنش هستیم سخن بگوییم. 2)رعایت حال دیگران: انسان با ایمان هنگام صحبت در مورد دیگران خدا را در نظر میگیرد و هر حرفی را در غیاب آنها نمیزند هم چنین اگر بخواهد سخنی را از دیگران نقل کند اصل امانت داری را نگه داشته و نه چیزی میکاهد نه اضافه میکند.

تفسیر حکمت 458 نهج البلاغه:

امام علی نشانه ی ایمان را در دو عرصه بیان نمودند:

1) راست گویی 2) سخن  گفتن

عرصه راست گویی:

 خیلی از انسان ها راستگو هستند اما تنها کسانی که ایمان دارند در مواردی که به ضررشان هم هست راست میگویند.

 

عرصه سخن گفتن:

1) دقت در سخن:تنها در مورد کارهایی که قادر به انجام دادنش هستیم سخن بگوییم.

2) رعایت حال دیگران: انسان با ایمان هنگام صحبت در مورد دیگران خدا را در نظر میگیرد و هر حرفی را در غیاب آنها نمیزند هم چنین اگر بخواهد سخنی را از دیگران نقل کند اصل امانت داری را نگه داشته و نه چیزی میکاهد نه اضافه میکند.

منبع : سایت http://hadith.net/ خلاصه توضیخات استاد احمد غلامعلی